کد مطلب:326802 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

پیشکش کردن برادر زاده به عمو
قضیه ی اعجب از این: زمانی كه والده ی آقا میرزا محمد علی (پسر میرزا حسینعلی ملقب به غصن اكبر) برای بردن نوشتجات حضرت آمده بود، حكایت كرد كه روزی
جناب ایشان یعنی پدر بزرگوار آن نور چشم (عباس افندی)، امر كردند كه سلطان خانم همشیره ی شما را لباس فاخر پوشانیدم و آرایش دادم. فرمودند ببر، خدمت حضرت ثمره و عرض كن كه این كنیزی است كه سالها در دامن خود پرورده ام. اكنون برای خدمتكاری آن حضرت فرستادم. استدعا دارم كه منتی بر جان من گذاشته، او را به كنیزی قبول فرمائید!! من هم او را برداشته خدمت حضرت بردم. ایشان مشغول نوشتن بودند. پس از چندی سر بر آورده نگاهی به جانب ما فرمودند و در جواب فرمودند كه سلطان خانم، فرزند من است. با اطفال من هیچ تفاوتی ندارد. البته او را برگردانید. زیرا كه الی اكنون آن حكم جاری نشده است...